تاريخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, | 10:20 بعد از ظهر | نویسنده : نائب الزیاره حرم شهدا

عالم ربانی و عارف كامل مرحوم میرزا جواد آقا ملكی تبریزی می نویسد: 


پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ سفارشهای مؤكد درباره طول سجود فرموده است و این امری است بسیار مهم. سجده طولانی نزدیكترین هیئت های بندگی است و به همین جهت در هر ركعت نماز دو سجده تشریع شده است. درباره ائمه اطهار ـ علیه السّلام ـ و شیعیانشان در مورد طول سجود مطالب مهمی نقل شده است. 


در یكی از سجده های امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بشمارش رفت كه هزار مرتبه فرمود: لا اله الّا الله حقّاً حقّاً. لا اله الّا الله تعبّداً و  رقّاً لا اله الّا الله ایماناً و تصدیقاً.

 

درباره امام كاظم ـ علیه السّلام ـ نوشته شده كه گاهی طول سجده اش از بامداد تا ظهر ادامه داشت. و از اصحاب ائمه مانند «ابن ابی عمیر» و «جمیل» و «خرّبوذ» قریب به همین مطلب نقل شده است. 
در ایام تحصیل در نجف اشرف شیخ و استادی داشتم كه برای طلاب با تقوا، مرجع بود. از او سوال كردم چه عملی را شما تجربه كرده اید كه می تواند در حال سالك مؤثر باشد؟ فرمود: در هر شبانه روز یك سجده طولانی بجای آورد و در حال سجده بگوید«لا اله الّا انت. سبحانك انّی كنت من الظالمین» در حال ذكر این چنین توجه كند كه پروردگارم منزه از این است كه بر من ظلمی روا داشته باشد، بلكه خود من هستم كه بر نفسم ستم كردم و او را در این مهالك قرار دادم. 


استاد من علاقه مندانش را به این سجده سفارش می كرد و هر كس كه انجام می داد تأثیرش را مشاهده می كرد، مخصوصاً كسانیكه این سجده را بیشتر طول می دادند. بعض آنها هزار مرتبه ذكر مذكور را در سجده تكرار می كردند و بعضی كمتر و بعضی بیشتر و شنیدم كه بعضی آنها این ذكر را سه هزار مرتبه در سجده تكرار می كردند

 

منبع: المراقبات میرزا جواد اقای ملکی تبریزی


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, | 11:1 بعد از ظهر | نویسنده : نائب الزیاره حرم شهدا

 سوگند  به  روز  وقتی  نور می گیرد  و به شب  وقتی آرام  می گیرد که من نه تو را رها  کرد ه‌ام و نه با  تو دشمنی کرده‌ام( ضحی 1-2)


 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس 30)


 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام 4)


و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو  قدرتی نداشته ام(انبیا 87) و  مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم  شدی که گمان بردی  خودت بر همه چیز  قدرت داری. (یونس 24)


و این در حالی  بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)


پس چون مشکلات از  بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10)


 تا زمین با  آن فراخی بر تو تنگ آمد  پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به  سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118)


 وقتی در تاریکی ها  مرا  به زاری خواندی که اگر تو را برهانم  با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما  باز مرا  با دیگری در عشقت شریک
کردی .(انعام 63-64)


این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و  رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.(اسرا 83)


آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟(سوره شرح 2-3)


غیر از من  خدایی که برایت خدایی کرده است ؟(اعراف 59)


  پس کجا می روی؟(تکویر26)


پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری(مرسلات 50)


 چه چیز جز بخشندگی ام  باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6)


مرا  به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را  در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره  به هم فشرده می کنم تا  قطره ای باران از  خلال آن ها بیرون آید و به خواست من  به تو اصابت کند تا  تو فقط  لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، 
ناامیدی تو را پوشانده بود.  (روم 48)


من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را  در خواب به تمامی بازمی ستانم  تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام  60)


 من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم. (قریش 3)


برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29)


تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.  (مائده 54)

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 8 تير 1392برچسب:, | 11:11 بعد از ظهر | نویسنده : نائب الزیاره حرم شهدا

ابوالصلت هروی گوید: در آخرین جمعه از ماه شعبان خدمت امام هشتم علیه‌السلام مشرف شدم. حضرت فرمود:

ای اباالصلت! ماه شعبان بیشترش گذشت و اینک جمعه آخرش فرارسیده پس تلافی کن در این چند روز آخر، آنچه از تقصیرهایت در این ماه گذشته است و رو آور به آنچه برای تو سودمند است و بسیار دعا کن و از خدا طلب آمرزش گناهانت نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهانت توبه کن تا چون ماه مبارک رمضان فرا رسد خود را برای خدا خالص و آماده گردانیده باشی و امانت کسی را در گردن خود نگذار جز آنکه آن را ادا کنی و کینه مؤمنی را در دل قرار نده جز آنکه بیرونش کنی و تقوای الهی داشته باش و بر او در پنهان و آشکار توکل کن زیرا هر که بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در بقیه این ماه بسیار خدا را بخوان.

 

و اما در فضیلت ماه رمضان آنقدر روایت از معصومین(علیه‌السلام) رسیده است که کتاب‌ها برای نوشتن لازم است، همین بس که در این ماه خدا، درهای بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شود و پاداش کارهای خیر مضاعف و دو برابر می‌گردد; پس باید بسیار تلاش کرد که خدای نخواسته درهای جهنم بر رویمان باز نشود. 

منبع: تبیان

 

 


برچسب‌ها: